همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

شاهکارهای ادب فارسی (درباره چهارده معصوم {ع}ویاران
همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

شاهکارهای ادب فارسی (درباره چهارده معصوم {ع}ویاران

درشهادت امام جواد (علیه السلام)

فلک باآل پیغمبر بسی جور وجفا کردی     ستم اندازه ای دارد ،توبیحد ظلمها کردی

 

شدی همدست با دونان ،نمودی جور با خوبان    نه خوفی در دل از خدا، نه شرم از مصطفی کردی

زگلزارنبوت هرگلی کاندر وجود آمد         زگلشن چیدیش ، بردی بخواری مبتلا کردی

فلک ! دانی چها کردی به آل احمد مختار        یکایک را زملک آواره وبی اقربا کردی

غریب وبیکس ومسموم آن هم با لب عطشان    چنین ظلمی بعالم کس نکرده ، تو چرا کردی

بوقت احتضارش از چه بستی در بروی او   چه خونها زین عزا اندر دل اهل ولا کردی

زبعد فوت جسمش را فکندی از چه روی بام    عجب دارم که همسر از چه آن جور وجفاکردی

شهی که سایه ی لطفش بفزق خلق ایجاد است         تنش را سایه بان از از بال مرغان هوا کردی

فلک از جور تو نالم ویا از جور ام الفضل         تو آن بیدادهاکردی ویا آن بیوفاکردی 

اگر چه نیست تقصیر تو لیک از سوز دل گویم            که عالمرا چو آذر زین عزا ، نوحه سرا کردی

--به نقل از : دیوان سید غلامرضا آذر حقیقی خراسانی -جلد اول-صص ۱۲۳-۱۲۴ انتشارات طوس -مشهد -چاپ سوم -۱۳۴۸ هجری شمسی  -----

نظرات 1 + ارسال نظر
mh.asayesh چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 00:57 http://moh331.blogsky.com

ولادت فاطمهالزه -دخت نبی اکرم (ص) البشارت که عیان مهر فروزان آمد ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت از پی خدمت آن زهره ی تابان آمد

آنچنان نور رخ دخت نبی جلوه نمود که قصور همه ی مکه نمایان آمد

نه همین مکه منور شده از طلعت او زسما ـابسمک یکسره رخشان آمد

شده از مکه همان نور نمایان که بطور سالهادر طلبش موسی عمران آمد

بهر این نور که در صلب خلیل الله بود نارنمرود به یک لحظهگلستان آمد

گر نبردی بزبان نوح نبی نامش را کی نجات از یم وگرداب وزطوفان آمد

یوسف مصر گراین نام نخواندی بزبان کینجاتش زچه وگوشه ی زندان آمد

چون نیاید زازل تابه ابد همتایش همسرش شیر خدا حامی قر آن امد

زین دودریای فضیلت که بهم شد واصل خارخ از ایندو نکو لولوء و مرجان آمد

نه همین ام ابیها نبی اش خوانده زحق ام فضل ،ام کتاب ، ام امامان آمد

شب مولود مهین دخت نبی فاطمه شد عرش پرنور شد وفرش چراغان آمد

تاکه تبریگ بگوید بجهان شیعه {کربلایی} زسوی نوحه سرایان آمد



اثر طبع شاد روان نادعلی کربلایی-پدر سه شهید -به نقل ازارمغان کربلا کتاب سوم -ص63-64--انتشارات خزر -بوذرجمهری سابق (15خردادفعلی)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.