همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

شاهکارهای ادب فارسی (درباره چهارده معصوم {ع}ویاران
همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

شاهکارهای ادب فارسی (درباره چهارده معصوم {ع}ویاران

بمناسبت بعثت ورسالت رسولالله (ص) -ازموسوی گرمارودی -قسمت دوم

پلاسی بر تن است اورا         ومیبینم که بنشسته است،چونان چون همان ایام

همان ایام که این ره را بسا، بسیارمی پیمود      وشاید نازنین پایش زسنگ راه می فرسود

ولی اوهمجنان هرروزمی آمد      ومی آمد...ومی آمد         وتنها می نشست اینجا

غمان مکه ی مشئوم را باغارمی نالید            غم بی همزبانیهای خود را...

ومن اکنون به هر سنگی که در این غار می بینم،    به روشن ترخطی  می خوانم آن فریادهای خامش آورا...     واکنون نیزگویی آمده است او...آمده است اینجا،

وی گوید غم آن روزگاران را:(( عجب شبهای سنگینی!     همه بی نور!            نه ازبام فلک ، قندیل اخترها بودآویز        نه اینجا_وادی گسترده ی دشت حجاز_

از شعله ی نوری ، سراغی هست.زمین ،     تاریک تاریک است وبرج آسمانها نیز

نه حتی در همه  ی ام((ام القری))یک روزن روشن      تما شهربی نوراست...

نه تنها شب ، که اینجاروزهم بسیارشبرنگ است. فروغی هست اگر،از آتش جنگ است

فروزان مهر ، اینجا سخت بی نوراست، بی رنگ است.   توگویی راه خود را هرزه می پوید        ونهر نورآن ،زان سوی این دنیا بود جاری.

مه اند ر گور شب خفته است وناپیداست... پیدا نیست.

سیه رگهای شهر-این کوچه ها-ازخون مه خالیست

درآنها می دودچرکاب تندننگ وبد نامی، بد اندیشی    ودر رگهای مردم هم.

سیه بازارهای ((روسپی نامردمان))گرم است    تمام شهرگردابی است پر گنداب

تمام سرزمینها نیز    دنیاهم        وگویی قرن ، قرن ننگ وبدنامی است.

فضیلتهالجن آلوده،انسانها سیه فکروسیه کارند... و(انسان)نام اشرافی زیبایی است از معنی تهی ...))  مانده       محمد(ص) گرم گفتاری غم آلود است.

وخور، دیریست مرده ،         غارتاریک است    ومن چیزی نمی بینم

ولی گوشم به گفتاراست...ومی بینم توگویی رنگ غمگین کلامش را :

((خدای کعبه، ای یکتا!درودم را  پذیرا باش، ا ی برتر وبشنو آنچه میگویم: