همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

شاهکارهای ادب فارسی (درباره چهارده معصوم {ع}ویاران
همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

همراه با چهارده معصوم(علیهم السلام) ویارانشان-بلاک اسکای-اسایش

شاهکارهای ادب فارسی (درباره چهارده معصوم {ع}ویاران

درشهادت مولیامیرالمومنین علی (علیه السلام)

شهادت مولیامیر المومنین علی (علیه السلام)کشته شد شیر خدا، ُآه و واویلا ابن عم مصطفی ، آه وواویلا

آه وواویلا عزیزان کشته شد حیدر، ساقی کوثر والی ملک ولایت ، حجت داور ، شاه بحر وبر

مهر افلاک شجاعت ،شاه ازدر در ،فاتح خیبر خسرو دارین ، سرور کونین ،والد سبطین

شد قتیل اشقیا ، آه وواویلا——آه و واویلا که مشتق فرق حیدر شد ،شور محشرشد

غرق بحر خون ولی الله اکبر شد ،دل پراخگر شد لاله سان محراب ونیلی پوش منبر شد ف تیره اختر شد

شد فلک لرزان ، شد ملک گریان ، انس وجان نالان شد بپا شورعزا ، آه وواویلا—-

آه و واویلا که بن عم شه خاتم ، سرور عالم شد قتیل ازتیغ ظلم زاده ی ملجم ، شدبپا ماتم

زین مصیبت شد عیان در خلق شور غم ،با الم همدم عرشیان مغموم ، فرشیان مهموم ،

زینب وکلثوم شد بخون سر شنا ، آه وواویلا —

آه وواویلا که زینب بی پدر گردید،خونجگر گردید خون روان از چشم شبیر وشبر گردید ،

دیده تر گردید نوحه گر ازاین عزا جن وبشر گردید سربسر گردید

اشکها جاری ، ناله هاناری ، با غم وزاری شد جمیع ماسوا ، آه وواویلا —-

آه وواویلا که سبطین را بحال زار ، دیده شد خونبار شد عیان گرد یتیمی بر گل رخسار، با دل افکار

زینب وکلثوم را برجسم وجان زد نار ، این غم بسیار عندلب آسا توده یطاها در غم بابا

می کشند ازدل نوا ، آه وواویلا—-

آه وواویلاکه شداز این غم عظما ، غرقه خون دلها از ثری شد تا ثریا شورش وغوغا ، بانگ واویلا

در نوای وا علیا طارم اعلا،ساکنین یکجا زین عزا یکسر ، دست غم بر سر می زند آذر

باخروش وناله ها ، آه وواویلا —-به نقل ازدیوان آذر خراسانی -جلد سوم -صص 38-39 -انتشارات طوس مشهد-اثر طبع مرحوم سید غلامرضا آذر خراسانی ———

بمناسبت شهادت علی ابن ابیطالب (ع) -قسمت دوم:از نادعلی کربلایی:

لرزه در عرش علا افتاده غرقه خون شیر خدا افتاده میرسد ناله ای از عرش برین کشته شد شیر خدا رهبر دین

آنکه در خانه ی حق گشت پدید شد به معراج خداوند ، شهید آنکه غمخوار یتیمان می بود غرقه خون گشت براه معبود

راد مردی که صلونی می گفت فرق بشکافته در بستر خفت

آنکه تکمیل شده دین از او لاله رنگ است زخونش سر ورو

آنکه در خانه ی حق بت بشکست در شب قدر به ایزد پیوست

کشته شد آنکه بدی یاور ویار به یتیم وبه اسیر وبیمار

آه آه از ستم قوم دغا کشته شد حجت حق ، شیر خدا

از ستم کاری ابن ملجم غوطه ور (کرببلایی) در غم

نقل :از صص 57-58 ارمغان کربلا -اثر نادعلی کربلایی -انتشارات خزر -تهران —

نظرات 1 + ارسال نظر
اسایش چهارشنبه 20 آذر 1392 ساعت 14:59 http://moh3131.tebyan.net

ایکه اشک افشان شدی از دیدن غمخانه ام من رقیه خسرو لب تشنه را دردانه ام

غنچه باغ بتول ونوگل آل رسول زیب دامان حسین آن سرور فرزانه ام

نازپرور گوهری بودم که دست روزگار جای داد ازراه کین در گوشه ویرانه ام

دست استبداد بیداد یزید بدگهر کند همچون سیل بنیان کنزجا کاشانه ام

ریخت ناحق خون حق رادر زمین کربلا آتش بیدادزد بر خیمه شاهانه ام

بسته شد بردست وپاوگردنم زنجیر ظلم خسته شد زیر گران بار اسارت شانه ام

اززمین کربلاتا شام طعن وجور خصم دیدم وخواندنداز آل نبی بیگانه ام

وای از ظلم یزید ورسم مهمانداریش کان سیه دل داد منزل گوشه ویرانه ام

گاه هجران پدر بنمود گریانم چوشمع گاه داغ نوجوانان سوخت چون پروانه ام

روز وشب پر بود چشمان من از خون جگر ساقی گردان می غم ریخت در پیمانه ام

تا شبیدیدم سر پاک پدر را غرق خون جان خود تسلیم کردم در بر جانانه ام

نیمه شب غساله دادم غسل وپوشاندم کفن عمه ام چون گنج مدفون ساخت در ویرانه ام

سربه قبر کوچکم بگذار وافغانم شنو کز غم هجر چدر چون استن حنانه ام

در ابان ماه هزار وسیصد وپنجاه ویک گشت اشعار{وفایی}ثبت درغمخانه ام

---گلبانگ غم-صص 243-244-گرداورنده:محمد غلامی -چاچ موسسه مطبوعاتی خزر-تهران

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.