ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
روز بردیده ی شه شد چون شب غرقه خون دید دوطفل زینب
آن یکی خون زتنش بود روان آن یکی در شرف دادن جان
آن یکی گفت : حسین جان ! مردم من بیاری توجان بسپردم
آن یکی گفت : بیا غمخوارم روی زانوی تو جان بسپارم
آن یکی گفت: مرا بر ، به حرم تا مگر مادر خود را نگرم
شاه بر روی دو طفل خواهر ریخت از دیده ی حسرت ، گوهر
برد طفلان بخون غلطان را تادهد هدیه بدخت زهرا
همه زنها زحرم گریه کنان پیشواز آمده با آه وفغان
زینب از خیمه نیامد بیرون تا نبیند تن طفلان در خون
گوئیا خواست در این جا خواهر ننگرد چشم برادر را تر
آه از داغ دل شاه شهید کان همه ، داغ به یک ساعت دید
(کربلایی)شده زاین سرخ گلان وادی کرببلا گلباران *
*-صص 194-195 -ارمغان کربلا - سروده ناد علی کربلایی -مداح اهل بیت -انتشارات خزر -تهران
<SCRIPT LANGUAGE='JavaScript' TYPE='text/javascript' src='http://www.radiomaaref.ir/script/bsib5/adsbsib1.js'></SCRIPT>
ی
علی اصغر نور چشمانم ، از چه نالانی اصغرم لای لای مسوزان این قلب سوزانم
ازچه گریانی ، اصغرم لای لای گریه کمتر کن نور چشمانم ، ای علی جانم ای علی جانم---
زند آتش بردل وجانم ،ناله ی مظلومانه ات مادر گشا یکدم غنچه یلب را ،کن تبسم باردگر مادر
خدا داندشعله ی آهت ،برسراپایم میزند آذر بادلی سوزان بر تو نالانم ، ای علی جانم ای علی جانم -
زبی آبی از چه خشکیده ،لعل لبهای جانفزای تو گل نازم از چه پژمرده ،غنچه ی لعلت ،جان فدای تو
ندارم آبی بجز اشکم،تابرافشانم ازبرای تو از غمت آمد برلبم جانم ،ای علی جانم ای علی جانم--
اگربیند شاه مظلومان،از عطش طفلم کرده غش اینسان برای یک جرعه ی آبی ،میبرد اورا ، برسوی میدان--
یقین دانم دشمن بیدین ،میدهد آبشازدم پیکان ازعطش خشکست شیر پستانم، ای علی جانم ای علی جانم
گشا دست نازنینت را،ازبرایم ای مرغ پربسته رقیه آن خواهر زارت ،درکنارت افسرده بنشسته
کشدبرروی سرت دستی،گریداما آهسته آهسته میطپد از غم قلب سوزانم ، ای علی جانم ای علیجانم-
علی اکبر شد سوی میدان تاکه آب آردبالب عطشان سرش منشق شدزتیغ کین ،غرقه در خون شد درصف عدوان--
نشد آخرجرعه ی آبی ، بهر تو آرد آن بخون غلطان مانده بی یاور شاه خوبانم ای علیجانم ای علیجانم
جداشد بازوی سر لشکرهردوازپیکر درصف اعدا نباشد کس تادگرآبی آوردخیمه ازبرای ما
بخشکیده چشمه ی چشمم ورنه میدادم اشک چشمم را ازبرایت اینگونه گریانم ای علیجانم ای علیجانم---
فغان وآه ازدمی که آن،طفل نالان راغرقه در خون دید برای نعش علی اصغر، سوی شه از خیمه برون گردید
گرفت آن قنداق پر خون را،حنجر پاک اصغرش بوسید بزد برسر هم چنان گفت ای ماه تابانم
ای علی جانم ای علی جانم--
*-اثر طبع مرحوم نادعلی کربلایی(پدر شهیدین کربلایی)-به نقل از ارمغان کربلا -صص 207-208-انتشارات خزر -تهران
ای مبتلای غم که که جهان مبتلای تواست پیر وجوان شکسته ی اندر عزای تواست
هم قبله گاه اهل سمک خاک در گهت هم سجده گاه خیل ملک کربلای تواست
ای جان محترم که زجانهای محترم چون نی ، نوازواقعه ی کربلای تواست
ای بر لقای دوست تو مشتاق وعالمی مشتاق خاک کوی تو بهر بقای تواست
ای بر لب هوای تو مفتون وکشوری مفتون اشتیاق تواندرهوای تواست
گلگون قبا زعکس شفق آسمان هنوز از هجر روی اکبرگلگون قبای تواست
در خون طپید مرغ دل مجتبی چو دید در خون طپیده قاسم نوکدخدای تواست
گردیداسیر سلسله ی غم علی چودید زنجیرکین بگردن زین العبای تواست
روحی فداک ، ای تن اطهر که از شرف خون خدا تویی وخدا خونبهای تواست
جسمی وخاک ایسر انور که بر سنان آیات حق عیان زلب حق نمای تواست
گاهی بدیرراهب وگه بر سر درخت گه بر فراز نیزه وگه خاک جای تواست
گویم حکایت از بدنت یا که از سرت یا ازعیال بیکس وغمدیده خواهرت...ادامه دارد
بند اول ترکیب بند میر زا یحیی خان مدرس اصفهانی -به نقل از شاهکارهای ادبیات -ص 289
آراسته ی رضا معصومی